موارد نقض حکم قاضی در فقه و حقوق موضوعه ایران
پایان نامه
- دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده الهیات و معارف اسلامی
- نویسنده محسن عمارلو
- استاد راهنما حسین نمازی فر اسدالله لطفی
- سال انتشار 1389
چکیده
از جمله مباحث مطرح در آئین دادرسی کیفری و مدنی، نقض احکام و قرارهای قضایی است. با توجه به اینکه مبنای قوانین در نظام حقوقی ایران فقه امامیه است، ضرورت دارد از دیدگاه فقه امامیه این موضوع را مورد بررسی قرار داده و مبانی آن را تبیین نمائیم. در فقه امامیه یکی از خصوصیتهای حکم قاضی اعتبار و عدم جواز نقض آن است، این خصوصیت که به عنوان یک اصل و قاعده کلی پذیرفته شده است، در فقه عامه نیز مورد استناد واقع شده، بعلاوه در حقوق موضوعه از آن به اصل "اعتبار امر قضاوت شده " تعبیر می شود. البته این اصل مسلم فقهی و حقوقی دارای مواردی استثنایی است که قضات می توانند احکام سابق را نقض کنند، لیکن نسبت به این موارد اختلاف نظرهای عدیده ای دارند. به عنوان مثال برخی این موارد را محدود به احکام خلاف شرع و قانون و نیز خلاف واقع می دانند و برخی دیگر نیز در صورت خطای قاضی و عدم صلاحیت او قائل به نقض حکم صادره هستند. این پژوهش ضمن تطبیق موارد استثنایی اصل عدم جواز نقض حکم قاضی با موارد نقض قانونی،به تحلیل وبررسی موارد استثنایی اصل مذکور درفقه اسلام وحقوق موضوعه می پردازد. طرح سوال های اصلی تحقیق: 1- نقض حکم اصطلاحاًیعنی چه و چه رابطه ای با بطلان حکم دارد ؟ 2- آیا نقض حکم قاضی درفقه اسلام امکان پذیر است یا خیر؟ و اینکه حکم با فتوی یکی است یا نه ؟ 3- آیا موارد نقض حکم درفقه وحقوق موضوعه یکسان است؟ 4- از آن جا که سیستم قضاوت در فقه اجتهاد و در قانون، قانون است چه رابطه ای بین این دو وجود دارد ؟ فرضیه های اصلی تحقیق: 1- نقض در اصطلاح فقهی وحقوقی از بین بردن آثار حکم از هنگام صدور است نه از هنگام نقض وبا بطلان حکم مترادف می باشد. 2-درفقه اسلام اصل اولیه عدم جوازنقض حکم قاضی است اما براساس مواردی استثنایی نقض حکم ممکن می باشد. خیر یکی نیست برای اینکه حکم عبارت است از تطبیق حکم کلی بر جزئی در موضوعات خارجی ولی فتوی اخبار فقیه از حکم کلی است بدون انطباق آن بر جزئیات خارجی . 3- مواردوجهات نقض حکم قاضی درفقه وحقوق موضوعه یکسان است وشامل جهاتی مثل ادعای عدم صلاحیت قاضی صادرکننده رأی، ادعای مخالف بودن حکم با قانون،ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. . . می باشد. 4- باب اجتهاد در فقه شیعه همیشه باز است و یکی از ارکان تدوین قانون اساسی اجتهاد مستمر قضات است ولی در حال حاضر اگر قاضی ای مجتهد به منصب قضاوت برسد و فتوای او خلاف قانون باشد نمی تواند براساس آن رای دهد و باید پرونده به مرجع دیگر محول گردد. 5- بله قاضی در فقه همان قاضی در حقوق است اما بعضی از قضات در حقوق می توانند مجتهد هم باشند وبرخی دیگر مقلدند، در واقع اجتهاد یک مرتبه بالاتری از قضاوت است که بعضی از قضات می توانند داشته باشند و برخی نه و مقلد باشند. به همین لحاظ در این پژوهش شش فصلی بر آنیم تا در فصل اول آن به ذکر کلیات بحث از حیث واژگان و موضوعات مرتبط با عنوان بحث بپردازیم تا آمادگی بیشتری را برای ذهن خواننده جهت ورود به فصول بعدی که شالوده اصلی بحث می باشد فراهم نماییم. در فصل دوم به مقوله تجدید نظر در حکم حاکم و کلیه مباحث مربوط به آن، اعم از جواز و عدم جواز آن در فقه پرداخته و نظر فقهاء در این خصوص را بیان داشته ایم.در پی این فصل، فصل سوم باعنوان موارد نقض حکم به همان سبک فصل دوم با ذکر موارد نقض در حد توان و با بیان اختلاف نظرها و دیدگاههای مختلف تدوین یافته، و نیز سعی شده تا با ذکر موارد نقض که بنوعی همسو با عنوان پژوهش می باشد شالوده اصلی پژوهش را با کاستی هایی که خواهد داشت به نگارش در آوریم. در فصل چهارم نیز به بیان ادله قائلین حرمت نقض و کسانی که حکم قاضی را به مثابه حکم الله می دانند و نقض آن را به انحاء مختلف در حد شرک بالله متصورند پرداخته و نقدهای وارده بر این دیدگاه را نیز در حد توان مطرح نموده ایم. فصل پنجم را نیز به ذکر موارد نقض در حقوق موضوعه اختصاص داده و بعد از بحث در مورد مقوله هایی چون تجدید نظر و نقض در فقه؛ ذکر موارد آن در حقوق موضوعه کنونی خالی از لطف نبوده، تا هم جنبه فقهیِ پژوهش و هم صورت حقوقی و قانونی بحث مورد کنکاش قرار گرفته باشد. در پایان نیز فصل ششم بنگارش درآمده تا با جمع بندی و نتیجه گیری کلی از قضایای مطروحه به نگارش پایانامه، پایان دهیم.
منابع مشابه
بررسی نقض حکم قاضی و تقاضای تجدید نظر از دیدگاه فقه و حقوق موضوعه
تمام نظامهای حقوقی و قضائی، از جمله نظام قضائی جمهوری اسلامی ایران، تجدید نظر در احکام را پذیرفته اند، اما بر اساس موازین فقهی، رسیدگی مجدّد و ردّ و نقض حکم قاضی به عنوان حکم اولیّه، جایز نبوده و حرام است ، چرا که دقّت و احتیاطی که شرع مقّدس در انتخاب قاضی به عمل آورده و شرائط سنگینی را که در شخص قاضی لازم الرّعایه دانسته که اهّم آنها را اجتهاد مطلق و کمال عدالت شمرده است، جایی برای تردید در حکم قاضی ...
حکم هدیه به قاضی در قوانین موضوعه ایران
در مورد استحباب هدیه اختلافی وجود ندارد، لکن این پرسش مطرح میشود که با توجه به جایگاه حساس قاضی، آیا هدیه دادن به او نیز جایز است؟ مقاله حاضر که بهروش کتابخانهای و بهشیوه توصیفی- تحلیلی سامان یافته است مشخص مینماید که در قوانین موضوعه ایران ازجمله ماده 3 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب 1367 مجمع تشخیص مصلحت نظام، ماده 588 قانون مجازات اسلامی(تعزیرات و مجازاتها...
متن کاملبررسى موارد نقض حکم یا فتوا به حکم یا فتواى دیگر در فقه سید یزدى
فقیه داراى سه شأن افتا، قضا و حکومت است. افتاى او در »فتوا« بروز مىکند و قضا و حکومت او در »حکم«. گاه مضمون فتوا و حکم، متفاوت مىشوند، در این صورت، کدام بر دیگرى، مقدم مىشود و آن را نقض مىکند؟ این مسأله سابقه دیرینه در فقه دارد و مرحوم سید یزدى نیز آن را مطرح کرده است. سخن او )در تکملة العروة الوثقى( در حکم، ناظر به حکم قضایى است و نقض آن را جز در مورد علم قطعى به مخالفت با واقع و تقصیر در ...
متن کاملقواعد مورد استناد قاضی در تفسیر عقد در فقه اسلامی، حقوق موضوعه ایران، مصر و لبنان
چکیده اشخاص، در روابط تجاری خود با یکدیگر عقودی را منعقد میکنند، که گاه در آنچه که طرفین از عقد اراده کردهاند اختلاف ایجاد میشود، و ناگزیر به دادگاه مراجعه میکنند. در چنین مواقعی قضات دادگستری وظیفه دارند اراده طرفین را کشف نمایند مسلم است که قضات حق تفسیر به رأی را ندارند و برای کشف اراده واقعی طرفین، باید مطابق اصول و قواعد معینی عمل کنند که از تشتت آراء و اجحاف به طرفین عقد، خودداری ...
متن کاملموارد نقض احکام قضایی در فقه امامیه
در فقه امامیه حکم قاضی نقضشدنی نیست، مگر در مواردی که اشکالی در آن وجود داشته باشد. در بیان جهاتی (اشکالاتی) که موجب نقض حکم میشوند، در خصوص برخی از جهات از قبیل «واجد شرایط نبودن قاضی صادرکنندۀ حکم» و «بیاعتباری دلیل مبنای حکم» با بیانهای مختلف و دیدگاههای متفاوت مواجه نیستیم، اما در خصوص برخی دیگر از جهات نقض احکام، از قبیل «خطای قاضی در استنباط» و «خلاف واقع بودن حکم» با تعابیر و تفاسیر...
متن کاملمسئولیت مدنی ناشی از نقض حریم خصوصی داده ها در فقه امامیه و حقوق موضوعه
اهمیت مسئلهی نقض حریم خصوصی دادهها ناشی از توسعهی فناوری و امکان بیشتر و خسارتبارتر نقض حریم است. مسئولیت مدنی ناشی از نقض حریم خصوصی دادهها، از پیچیدگیهای بیشتری نسبت به مسئولیت مدنی ناشی از نقض سایر انواع حریم خصوصی برخوردار است؛ زیرا در این نوع، بحث انتفاء موضوع و مرگ حریم خصوصی دادهها مطرح است. از سوی دیگر برخی معتقد به مالیت داشتن حریم خصوصی دادهها هستند. این دو مسئله مسیر مباحث را...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده الهیات و معارف اسلامی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023